گزارش از: اشکان حاجینیا لیلآبادی/ از دیرباز و گذشتههای بسیار دورتا همین نزدیک به دو دهه گذشته پرندگان سپیدرنگ و درشت هیکل و نوک بُلند وگردن درازی به نام ” لَکلَک ” در تمامی محلههای قدیمی و غربی کلانشهر تبریز به وفور دیده میشدند.
گروهی از شهروندان میانسال و کهنسال تبریزی هنوز هم به یاد دارند که لکلکها روی تیرهای چراغ برق محلههای آخونی ، حکمآباد ، خطیب ، شنبغازان و قراملک و… و حتی روی تیر روشنایی وسط میدان جهاد (نصفراه) و میدان راهآهن با شاخ و برگ درختان آشیانههای بزرگ و جاداری ساخته و زندگی و زادآوری خود را دنبال میکردند.
با این که تاکنون در هیچ یک از محلههای مرکزی و شرقی شهر حتی یک آشیانه لکلک هم دیده نشده ولی این پرندگان بلندپرواز بصورت انبوه در بیشتر محلههای غربی تبریز پراکنده بودند.
یکی از دلایل پراکنش و سکونت گسترده لکلکها در محلههای باختری تبریز وجود مزارع و باغها و مهمتر از همه فراوانی مایه زندگی (آب) و برکهها و استخرها و چشمهسارهای جاری در بین زمینهای کشاورزی و باغها میتواند باشد ، چرا که لکلکها خوراک و روزی خود را در فضاهای سرسبز و پُرآب پیدا کرده و تغذیه میشوند.
غذای مورد علاقه لکلکها بیشتر کِرم و حلزون و بندپایان مضر و جانوران دوزیستی همچو قورباغهها میباشد ، به همین دلیل لکلکها برای کشاورزان و باغبانان تبریزی پرندگان بسیار سودمندی شمرده میشدند ، زیرا لکلکهای زیبا و بیآزار با یافتن و خوردن حشرات مضر و آسیبزا ، مزرعهداران و باغبانان را در راستای کاشت و نگهداشت و برداشت بیدردسر محصولاتشان یاری میرساندند ، در واقع لکلکها با خوردن و از بین بردن حشرات و بندپایان و جانوران ریز و موذی ، فرآوردههای باغی و کشاورزی نواحی غربی تبریز را از بروز هرگونه گزند گیاهی مصون نگه داشته و موجب میشدند تا کشاورزان و باغداران تلاشگر کمتر و یا هیچ گاه از سمّهای آفتکش استفاده نکرده و محصولات طبیعی و ارگانیک و با کیفیتی تولید کنند.
در همان روزگارانی که لکلکها در بسیاری از محلههای غربی شهر تبریز میزیستند ، همزمان با آغاز موسم خزان و سرد شدن نسبی هوا بصورت دستهجمعی و گروهی لانههای خود را ترک کرده و به سوی سرزمینهای گرمسیری مناطق خاورمیانه کوچ میکردند ، از جمله شهرهایی که در فصل سرمای تبریز پذیرای لکلکها میشد ، مکه و مدینه عربستان بود و به همین سبب شهروندان تبریزی پی برده بودند که لکلکها وقتی که با سرد شدن هوای شهر ناگهان تبریز را ترک میکنند ، به سرزمین حجاز کوچ کرده و پس از حاجی شدن ، در بهار سال آینده از نو به تبریز بازمیگردند و این کوچ لکلکها سبب شده بود که تبریزیها این پرندگان سپیدرنگ و مهاجر را حاجی لِیلَک بنامند ، جالب است که همچنان در تبریز لکلکها را با نام و آوازه حاجی لیلک میشناسند.
اما در میانههای دهه ۷۰ خورشیدی و به دستاویز واهی گسترش بیاندازه تراکم شهری و روند شتابان ساختمانسازی که با نابودی باغها و زمینهای کشاورزی و خشکیدن برکهها و کور شدن چشمهها و برچیده شدن آبروها و ویرانسازی سرسبزیهای شهر همراه گردید ، لکلکها نیز ناگزیر شهر را ترک کرده و به نزدیکترین روستای ناحیه غربی تبریز پناهنده شدند.
در حال حاضر از آن همه لکلکهای بیشمار نواحی غربی شهر تنها یک جفت لکلک در تبریز باقی مانده و این تنها لکلکهای تبریز امروزه در یک لانه بزرگ و دیرینه واقع در محله جمشیدآباد (جامیشآوا) زندگی میکنند ولی به هر حال تمامی لکلکها برای همیشه از تبریز کوچ کرده و به روستای مایان که در ده کیلومتری غرب تبریز واقع گردیده ، کوچ کردهاند.
البته لکلکهای محله جمشیدآباد تا همین سه سال پیش بنابه خلق زیستی خود پس از تخمگذاری و جوجهآوری و بزرگ کردن جوجهها ، در ابتدای پاییز بصورت دسته جمعی و خانوادگی از تبریز سفر میکردند ولی در بهار سال آینده جوجههای سال گذشته به همان آشیانه هفتاد ساله خود که روی تیر چراغ برق نزدیک میدان معلم بنا شده باز میگشتند.
روایت جالب یکی از ساکنین میدان معلم نشان میدهد که جوجه لکلکهای زاده شده در آشیانه ، سال بعد به همان لانهای که در آن از تخم بیرون آمدهاند بازمیگردند.
شهروند ساکن در میدان معلم تبریز میگوید : من نزدیک به هفتاد و پنج سال دارم و از کودکی در همین محله (جمشیدآباد) پا گرفتهام و از همان دوران خردسالی یادم هست که این لانه روی یک الوار چوبی و تیر روشنایی توسط لکلکها ساخته شده بود ، هرچند بعدها با تعویض تیر روشنایی که در فصل زمستان و روزهای در کوچ بودن لکلکها صورت پذیرفت ، اهالی محل با همیاری نیروهای اداره برق همان لانه قدیمی لکلکها را از روی تیر چوبی برداشته و روی همین تیرچه بتنی امروزی گذاشتند و لکلکها هم در بهار سال بعدش برگشتند و درون همان لانهای که روی تیر بتنی گذاشته شد جای گرفتند
شهروند سالمند و ساکن محله جمشیدآباد در ادامه افزود ؛ در همه این سالها رویدادهای شگرفی را از سوی لکلکها شاهد بودهام و این را هم میدانم همه اهالی محل این پرندگان زیبا را بسیار دوست میدارند ، ولی تنها دشمن لکلکها کلاغها هستند !
هرچند تن و اندام کلاغها بسیار کوچکتر از لکلکهاست ولی هنگامی که لکلکها برای پیدا کردن غذا لانه خود را ترک میکنند ، کلاغها از راه میرسند و اگر زمان تخمگذاری لکلکها باشد تخمهایشان را میشکنند و اگر جوجههای کوچکی در آشیانه لکلکها بوده باشد ، کلاغها از دوری لکلکها سوء استفاده کرده و جوجههایشان را میکشند
در یکی از همین سالها لکلکهای نر و ماده بصورت همزمان جوجههایشان را تنها گذاشته و برای تغذیه راهی مزارع اطراف محله شده بودند ، در همین حین چندین کلاغ به لانه لکلکها یورش بردند ، ولی با تلاش و کوشش من و چند تن از اهالی محل سرانجام کلاغها پس از پرت کردن یکی از جوجهها متواری شدند ، من خودم آن جوجه لکلک دو ماهه را از داخل جوی آب حاشیه خیابان برداشتم و دیدم یکی از پاهایش شکسته ، بیدرنگ جوجه را نزد دامپزشک بردم و بالاخره پای جوجه باندپیچی و خودش هم بعد از چند روز تیمار شدن بهبودی یافت و من هم نردبان بلندی پیدا کرده و جوجه لکلک را به آغوش گرم پدر و مادرش برگرداندم و پس از چند ماه که با آغاز پاییز همراه شد ، جوجه لکلک آسیب دیده همراه با خانواده آشیانهشان را ترک کرده و از تبریز کوچ کردند و رفتند
سال بعد و درست در روزهای نوروزی بود که متوجه شدم یک جفت لکلک به همان لانه قدیمی آمده با کمی دقت بیشتر پی بردم یکی از دو لکلک تازه از راه رسیده همان جوجهای است که تابستان سال قبلش آن را برای درمان به یکی از مراکز دامپزشکی برده بودم چون هنوز هم آن باندپیچی که روی پای آن جوجه انجام شده بود به چشم میخورد ، هرچند این بار آن جوجه لکلک دیگر بزرگ شده و با یک زوج دیگری به تبریز برگشته بود. در اینجا بود که فهمیدم چرا لکلکهای محلهمان هر سال جوان و بُرناتر دیده میشوند چرا که جوجههای سر از تخم درآورده پس از یک سال کوچ و دوری و کسب تجربه در بهار سال آینده به همان آشیانه قدیمی پدر و مادر و اجدادشان بازمیگردند.
گذشته از سرگذشت تلخ و شیرین لکلکهای محله جمشیدآباد ، تا واپسین سالهای دهه ۷۰ خورشیدی در بالای بسیاری از تیرهای چراغ روشنایی منطقه قراملک تبریز هم آشیانههای کوچک و بزرگ لکلکها به وفور دیده میشد.
تا این که در یک اقدام دسته جمعی تمامی لکلکها از همه محلههای غربی شهر به نزدیکترین روستای غربی تبریز کوچ کردند ، با این حال در نخستین روز نوروز سال ۱۴۰۰ یک جفت لکلک جوان روی یکی از تیرهای روشنایی واقع در میدان مرکزی محله قراملک لانهسازی کرده و برای چند ماهی در کنار مسجد جامع قراملک اقامت گزیدند.
اما متاسفانه یکی از اصناف بیمهر محل بصورت شبانه مبادرت به تخریب لانه تازه ساخته شده لکلک ها نمود و آن دو پرنده زیبا و جوانی که پس از چندین دهه دوری دوباره به خاستگاه دیرینه خود بازگشته بودند را گریزان ساخت.
به هر روی در حال حاضر تمامی لکلکهای محلههای غربی تبریز به روستای مایان کوچ کردهاند و این روزها روی قسمت فوقانی اغلب تیرهای روشنایی و حتی در بالای بام خانههای اهالی روستا ، لکلکها لانههای متعددی ساختهاند و همراه با اهالی روستا همزیستی مسالمتآمیزی را پیش گرفتهاند.
به گواه باشندگان مایان ، لکلکهای آن روستا بمانند تنها لکلکهای تبریز تا همین سه سال گذشته با آغاز فصل سرما بصورت گروهی لانههایشان را ترک کرده و پس از نزدیک به پنج شش ماه سفر ، در ابتدای بهار به همان آشیانههای خود بازمیگشتند ، ولی در سه سال گذشته و بصورت پیاپی ، لکلکهای روستای مایان از کوچیدن زمستانی چشمپوشی کرده و ماههای سرد سال را در همان لانههای بنیهدار و مستحکم خود سپری کردهاند.
با توجه به گرمایش سراسری کُره زمین و افزایش چند درجهای دمای هوا به نسبت سالیان گذشته ، هیچ بعید نیست که لکلکها از این پدیده نوظهور جهانی آگاهی یافته و از کوچ توانفرسا و پرواز پُر رنج و سفر بس خسته کننده و دردسرساز در موسم پاییزی و زمستانی خودداری میکنند و ترجیح میدهند با تحمل سرمای زودگذر زمستانی ، این فصل سخت سال را در منطقه آذربایجانشرقی سپری کنند.
البته نظریه دیگری هم میتواند عامل عدم کوچ لکلکها بوده باشد و آن چیزی نیست مگر پدیده چرخش آب و هوایی” اِلنینو و لانینو”.
بنابه بررسیهای انجام شده توسط تکنیسینهای دانش هواشناسی ، امسال (۱۴۰۲) سومین و واپسین سالی است که بصورت پیاپی پدیده لانینا در منطقه پدیدار میشود. با پیشبینیهای صورت گرفته از تابستان امسال پدیده لانینا به پایان رسیده و پدیده اِلنینو از راه خواهد رسید و با آغاز پدیده اِلنینو محتمل شاهد بارندگیهای بیشتری در منطقه شمالغرب کشور نیز خواهیم بود
با این همه به نظر میرسد یکی از دلایل عدم کوچیدن لکلکهای روستای مایان و حتی تنها لکلکهای شهر تبریز آن هم در آغاز فصل سرما ، وقوع پدیده لانینا بوده باشد که در سه سال گذشته بصورت پیاپی موجبات کاهش بارندگی و افزایش خشکسالی در منطقه آذربایجان را فراهم ساخته است.
با آغاز پدیده الینو ، بارندگیهای منطقه کمی تا حدودی بیشتر از سه سال گذشته شده و وضعیت منطقه شمالغرب کشور که سه سال خشکسالی متوالی را پشت سر گذاشته بهتر و پر بارشتر خواهد شد ، با افزایش بارندگیها بویژه بارش برفهای سنگین زمستانی که سرما و یخبندان سهمگینی در پی خواهد داشت ، زندگی برای لکلکها نیز سخت و دشوار خواهد شد.
بنابراین اگر در پاییز ۱۴۰۲ لکلکهای روستای مایان به وارون سه سال گذشته و بمانند خوی و عادت دیرینه خود ، کوچ فصلیشان را دوباره از سر بگیرند ، روشن خواهد شد لکلکها آیندهبینی بهتر و بیشتری از آدمها دارند و میتوانند وضعیت آب و هوایی چند ماه آینده را پیشبینی کنند ! در غیر اینصورت می توان اذعان داشت ، لکلکهای مایان با علم بر گرمایش دمای کره زمین از کوچ موسم خزان و فصل سرما خودداری میکنند و یا شاید هم دلایل دیگری در پس پرده پیدا و پنهان این پرندگان زیبا و بلندپرواز بوده باشد./
گزارشي ارزشمند به قلمي نكته سنج و دقيق با فارسي سليس.