تحقير منظر شهر تبريز

به قلم: رسول حسیني بقانام

تبریز شهر اولینها شــهري که براي اولین بار در ایران در سال ۱۲۸۱خورشیدي امتیاز اولین کارخانه برق ایران را درتبریز بدســت آورد و روشــنائي الکتریکي را به منازل و خیابانهاي تبریز هدیه کرد. تبریز شهري که حتي قبل از استانبول شاهد روشنایي با برق بود.
بهیاد داریم زمانيکهکارخانه های متعدد برق در تبریز هرکدام برق یک منطقه از شهر را با اخذ وجهي ناچیز تامین و با نصب تیرهاي برق چوبي روشنائي معابر را تامین مي نمودند. پس از آنکه با تاســیس ادارات برق و شــرکتهاي برق منطقه اي تامین برق شهرها بدست دولت
افتاد، وآنچه نمي بایست بر سر مردم مي آمد نازل شــد. پس از جا افتــادن ادارات برق نرخ برق مصرفي از چند ســال و بعدها از هر سال یکبار و اکنون معلوم نیســت هر وقت دلشان بخواهــد نرخ بــرق مصرفــي را افزایش و به هیچ کس هم پاسخگو نیستند. وضع مقررات
مختلف در تعیین نرخ برق مصرفي از قبیل نرخ مصرف کنندگان زیــاد و نرخ پلکاني و نرخ شب و نرخ روز و نرخ تابستاني- نرخ زمستاني براي جبران بارمالي حقوق ســیلي ازکارکنان و هزینه هــاي مجهول و پرداخــت حقوق و پاداش هاي مقامات وکارکنان خارج از اشل
حقوق کارکنان کشوري و لشگري دولت و منت بر اینکه نرخ انرژي در کشور ارزان است از بلایاي برق منطقه اي است. کارخانجــات بــرق خصوصي ک ً ــه قبلا برق روشــنائي معابــر را مجاناً تامین مــي کردند اکنون ادارة برق منطقه اي هر شهر براي تامین
روشنائي معابر هزینة آن را از مصرفکنندگان اخذ مــي نماید. ادارة برق براســاس ماده ۱۱قانون برق از برق مصرفي شــهروندان مبلغي طبق تعرفة موجود بابت عوارض شــهرداري از مصــرف کننــدگان اخــذ و از بابت تامین روشنائي معابر و خیابانها به شهرداري پرداخت
نمي کند. بنابراین شــرکت برق منطقه اي در قبال اخذ مبالغ عوارض شــهرداري موظف به تامین روشنائي معابر و خیابانهاي محدودههاي قانوني شهر مي باشد اگر مسئولین ارشد استاني و ادارة برق و شــوراي شــهر و شــهرداري به اخبارهاي اســتان در ســاعت ۱۱شب توجه
فرمایند خواهند فهمید چقدر مردم از تاریکي معابر شاکي وتصویر آن نیز نشان داده ميشود. (در اواخر دهه ۶۰و اوایل دهه ۷۰که کمبود آهن در کشــور مشهود و مطرح بود مدیریت بازرگاني استان آذربایجان شرقي براي اینکه نبود مشــک ُ ل آهن در اســتان را بــه رخ مرکز
بکشد به هر متقاضي با پروانة ساختمان فقط ۲ تن آهن بدون نوبت تحویل و بقیه را متقاضي ميبایست از بازار آزاد تهیه مي نمود در نتیجه مدیریت اســتان با افتخار اظهار ميداشت که ما مشــکل تحویــل آهن و نوبــت متقاضیان نداریــم و در همــان زمان در اســتان اصفهان
متقاضیان مي توانستند براساس مقدار نیاز طبق پروانة ساختمان درخواست آهن نمایند منتها ميبایست براساس نوبت تحویل بگیرند فلذا مدیریت اصفهان داشتن مشکل آهن و نوبت را مطرح مينمود بنابراین نتیجه این شد که سهم آذربایجان از آهن کشــور براساس جمعیت
که % ۹بود و ســهم اصفهان %۵؛ بدین ترتیب مقدار سهم آذربایجان به% ۵تقلیل و سهم آهن اصفهان به % ۹افزایش یافت). جالب است که ایــن رویة مدیریــت حالا هم از طــرف ادارة توزیع برق در احداث نیروگاههاي برق و ادارة برق منطقهاي آذربایجانشــرقي در روشنائي
معابر تکرار ميشود و براي سرپوش گذاشتن به کمبود برق موجود اســتان آســانترین راه حل را که توأماً بــا خوردن پول مردم حاصل از عوارض شــهرداري ميباشد انتخاب کرده اســت. خاموش کردن یکي از لامپهاي دو عددي و یــا دو تا از چهارعددي تیرهاي برق
و یا در بعضي از مسیرها خاموش نمودن یک در میان چراغهاي تیر برق و عدم رسیدگي به خاموشي معابر را ســهلترین راه براي جبران عدم مدیریت خود انتخابکردهاند حال بماند عدم احداث شــبکههاي جدیــد در محدودة شــهر مثل کمربندي غربي و یــا اوایل اتوبان
تبریــز تهران و یا ورودي جــادة اهر و یا جادة ســهند وآناخاتون که ک ًلا در محدودة قانوني شهر هستند و شبها در تاریکي مطلق قرار دارند و مسافرین تا زمان ورود به شهر از نزدیکي به تبریز بيخبر هستند. اگر در شهرهاي بزرگ و مرکز کشور شهرها نورباران بوده و از دهها
کیلومتر جادهها در روشنائي غوطهور هستند و روشــنائي به تمامي میادین و خیابانها و معابر زیبائي و جلوة خاصي به شهرها ميدهد. شهر تبریز و جادههاي منتهي به آن از برکت مدیران ادارات برق منطقهاي و ادارة راه و شهرسازي و توزیع برق در تاریکي به صبح ميرسانند. حال
فقط یک سئوال از مدیران محترم، آیا ارزش میز مدیریت برتر از ارزش خدمت بهیکشهر قدیميکه روزگاري نه چندان دور زبانزد همه بود و امروز این چنین حقیر و با حقارت به آن نگریسته ميشود بیشتر است؟؟!!
به قلم: رسول حسیني بقانام

About Author