فرهنگ عمومی و نقش خانواده

فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گسترده‌ای است که در میان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزه‌ای از عقاید،‌ ارزشها، جلوه‌های احساسی و هنجارهاست که جبر اجتماعی به طریق غیر رسمی از آن حمایت می‌کند و برای کلیت جامعه مورد قبول است.
شخصیت اجتماعی مردم یک جامعه در فرهنگ عمومی آن تعریف می‌شود. اهداف، کیفیت و مسیر حرکت به سوی تعالی یا زوال و عقب افتادگی آن تحت تأثیر فرهنگ عمومی است. لذا اهمیت شناخت و بررسی فرهنگ عمومی برای ارتقاء و تحول آن آشکار می‌شود.
گاهی فرهنگ را با میزان سواد و تحصیلات جامعه اندازه گیری می كنند اما باید گفت فرهنگ در همه زمینه ها دارای تعاریف خاص خود است. ویژگی‌های رفتاری جامعه، فرهنگ عامه محسوب می شود. لذا می بایست ویژگی‌های مذکور را با هدایت درست به طرف تقویت فرهنگ عمومی سوق داد. رفتارهایی كه شایسته‌ فطرت انسان‌ها نیست، همچون خشونت، دروغ گویی و ناهنجاری ها که گاه نمود بیشتری پیدا می کنند و حتی به معضل تبدیل می شوند باید به خوبی شناخته، علت یابی شده و به جای پرداخت به معلول ها که نمود گسترده تری دارد، به کشف علل همت گمارد.
در سند چشم انداز بیست ساله بیش از هر مساله دیگری به فرهنگ عمومی توجه شده است، بنابراین ضروری است كه برای ارتقای فرهنگ عمومی سرمایه گذاری شود زیرا این مساله در تمامی بخش های كشور آثار مطلوبی خواهد داشت.
فرهنگ عمومی بر پنج مولفه جمع گرایی، قانون گرایی، وجدان كاری و مسوولیت پذیری، تعادل و تناسب در رفتارهای اجتماعی استوار است. با توجه به ضرورت ارتقای فرهنگ عمومی و تربیت روحیه اجتماعی و با شناخت محورهای متشکله آن در جامعه باید موانع و چالش هایی را كه در این حوزه پدیدار می گردد، شناسایی و برای حل آنها اقدام اساسی كرد.
ارتقای فرهنگ عمومی فرایندی دارد كه باید سپری شود. عقاید و دیدگاه های عمومی موجود كه تعیین كننده ارزش ها و معیارهای موجود و در نهایت رفتارها و هنجارها هستند و اوضاع عمومی كشور را شكل می دهند باید به وسیله آموزش و پژوهش مورد توجه قرار گیرند، نیازها درك شوند و با نظریه پردازی و آینده نگری در ایجاد تحول در ارزش ها، معیارها و ارتقای فرهنگ عمومی تلاش گردد. چرا که تغییر وضعیت سبب تغییر در رفتارها می شود و این گونه است که تحولات فكری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شكل می گیرد و در نهایت رشد و توسعه محقق می گردد.نقش رسانه ها، مدارس، فضای مجازی، فناوری های نوین و دانشگاه ها در ارتقای فرهنگ عمومی را نمی توان نادیده گرفت اما توجه به این نکته ضروری است که فرهنگ آموختنی است و انتقال فرهنگ در مرحله ی اول به وسیله ی خانواده و شبکه خویشاوندی و سپس به واسطه ی منابع دیگر مثل سازمان ها و محافل بیرون از خانواده، مؤسسات آموزشی، وسایل ارتباط جمعی و گروه ها و شبکه های اجتماعی از جامعه به فرد صورت می گیرد. و اتفاقا مورد اخیر یعنی شبکه های اجتماعی روز به روز بازیگری پررنگ تری دارند که البته هنوز توسط متولیان این حوزه به درستی درک نشده و مغفول مانده است.
فرهنگ، تمام حیات اجتماعی ما را در بر می گیرد ولی به ندرت خود را آشکارا بر افکار و اعمال ما تحمیل می کند به عبارت دیگر انسان از بدو تولد، غذا خوردن، نشستن، حرف زدن، لباس پوشیدن و بالاخره شناخت ارزش ها را، چه بخواهد و چه نخواهد، در خانواده فرا می گیرد. کودک به اجبار جامعه نیز اعمال و رفتار طایفه، طبقه و بالاخره شهری که محل رشد و نمو اوست می آموزد ولی انسان بنا بر خصوصیات جسمانی، فکری، روانی، علمی و اجتماعی خود یا اکتسابی اش در چارچوب آن چه از جامعه می آموزد توقف نمی کند و پا فراترمی نهد.
خانواده اگرچه کوچکترین واحد تشکیل دهنده اجتماع است ولی پایه هر اجتماع بزرگتر است. در حقیقت، خانواده نهادی است اساسی در شکل دهی به هویت افراد جامعه.
خانواده، اصلی ترین مکان تجمع و انتقال سرمایه اجتماعی است. از آنجاییکه خانواده نهادی پویا تلقی می شود، تعریف و نگرشی که در حال حاضر نسبت به خانواده وجود دارد با نگرشهای نیم قرن پیش بسیار متفاوت است. در این میان تاثیر و تاثر اعضای این جامعه کوچک که خود ملهم از محیط، خواه از نوع حقیقی آن و خواه از نوع مجازیش می باشد، حلقه مفقوده ایست که اگر یافت نشود، هر تلاش بی ثمر و محکوم به شکست خواهد بود.
در جامعه ای که تربیت کودک با بازی و مدارا و ملاطفت آمیخته است، شخصیت اساسی افراد با نرم خویی و تساهل مقرون می شود و در نتیجه جامعه پر از رحمت و شفقت و مدارا خواهد شد. در صورتی که تربیت سخت گیرانه، افراد جامعه را تندخو بار خواهد آورد.به خصوص در شرایطی که جوامع روز به روز بیشتر شاهد و پذیرای خشونت در کلام و رفتار و … هستند.
در فرهنگ اسلامی نیز خانواده جایگاهی ممتاز دارد تا جایی که از دید برخی از روایات، سعادت یا شقاوت انسان و آینده هر فرد در محیط خانه پایه ریزی می شود. لذا آگاه کردن خانواده ها از کارکرد عمده فرهنگ عمومی، مهم و موثر بلکه ضروری است.

About Author