پای لنگ مطالبه گری در رسانه های محلی

به قلم: وحید خدادادی

توفیق اجباری بود تا در ایام تعطیلات عید که انصافا حوصله بر است، به طورکاملا اتفاقی بیننده یک فیلم ژاپنی باشم. از آنجایی که موضوع فیلم ارتباط مستقیم با حوزه کاری مان داشت، با کمال میل فیلم را تا آخر تماشا کردم تا نحوه فعالیت درحرفه روزنامه نگاری را در این کشور ببینم. جوانی غیر بومی و یهودی مسلک سعی داشت وارد این حرفه شود و با جدیت تمام زبان ژاپنی را درکوتاه ترین زمان ممکن یاد گرفت ولی در محتوای فیلم نکات قابل ذکری بود و حیف است با افکار عمومی و همکاران رسانه ای در میان گذاشته نشود. از سویی شاید ریشه برخی از انتقاداتی که بعضا در فضای جامعه و یا حتی مسئولان نسبت به رسانه های داخلی وجود دارد، همین مواردی باشد که در این فیلم دیده شد و در ادامه به آن اشاره می کنیم.
اولین نکته قابل ذکر در این فیلم و در ارتباط با حوزه روزنامه نگاری اطلاعیه جذب خبرنگار از سوی مسئولان روزنامه و برگزاری آزمون ورودی بود. آزمونی که سه ساعت به طول انجامید و از نظر حساسیت به آزمون کنکورکشورمان شبیه بود. از سویی دفتر روزنامه،امکانات و تعداد خبرنگاران هم در نوع خودش جالب توجه و محل تانی بود. سرویس های مختلف خبری هر کدام دبیر و سردبیر جداگانه داشت و تعداد خبرنگاران هر سرویس بیشتر از انگشتان یک دست بود.
این مدل گزینش روزنامه نگار حکایت از این واقعیت داشت که برای ورود به هر عرصه ای شما نیازمند داشتن اقل شرایط هستید و تا زمانی که حائز چنین شرایطی نشوید، در کشوری مثل ژاپن امکان حضور در چنین عرصه حساسی مهیا نیست. در مقابل و در کشور ما از حوزه هایی که هر کسی به خود اجازه می دهد تا بدون داشتن سواد و تخصص لازم وارد آن شود، همین حوزه خبرنگاری و روزنامه نگاری است. تا نشستی از سوی یکی از مسئولان ومدیران استانی برگزار می شود، یک ایل آدم در سالن جلسه حضور بهم می رسانند و جالبتر آن که تعداد کسانی که از مسئول مربوطه مطالبات جدی دارند و اقدام به تحریر خبر می کنند، بیش از ۱۰ نفر نمی شود. همین مسئله باعث شد تا یکی از اعضای شورای شهر تبریز هم که اخیرا یک نشست خبری ترتیب داده بود، به دلیل همین عدم پوشش در صفحه کاربری خود در اینستاگرام به طعنه بگوید که اقلا پاسخ سوال اختصاصی خود را منتشر می کردید.
از دیگر نقدهایی که به این حوزه وارد است مقوله جذاب و شیرین رپرتاژ و اداره رسانه های مخصوصا محلی با همین فرمول از سوی برخی از ادارت، سازمان ها و نهادهایی است که برای در امان ماندن از تیغ انتقادات اصولا ردیف بودجه خاصی دارند!
برای ورود به این عرصه در این آب و خاک داشتن علاقه شرط وافی وکافی است و البته که برای ورود به یک حرفه علاقه از شروط لازم است اما قطعا نمی تواند کافی برای ورود به عرصه ای با این درجه از اهمیت باشد. در سایه نداشتن همین رویکرد ورود الابختکی، بعضا سوالاتی در نشست های خبری مطرح می شود که یا جنبه شخصی دارد و یا با طرح سوال مشخص می شود که پرسشگر کلا در باغ نیست و یا از حداقل اطلاعات هم برخوردار نیست. از نهادهای صنفی هم برای سامان دادن به این حوزه آبی گرم نمی شود از آن رو که هزار ماشالله چون گردانندگان اصلیش خود جزو آقایان رئیس روسا هستند و اصلا فرصتی برای پرداختن به این قبیل موضوعات ندارند.
لذا نباید ایراد گرفت که چرا اصل مطالبه گری در رسانه های خصوصا محلی رعایت نمی شود. تا بوده همین بوده و اگر شما قصد دارید تا بدانید که چرا ژاپن، ژاپن شد از همین فقره رسانه و تفاوت نحوه روزنامه نگاری و خبرنگاری در این کشور با همین شهر خودمان تبریز، شروع کنید که قطعا به نتایج جالبی خواهد رسید.

About Author