در روزگاری نه چندان دور و در سال های میانی دهه ۷۰ بدنه اصلی تیم ملی فوتبال ایران را فوتبالیست های ترک زبان و خصوصا بازیکنان محلات تبریز تشکیل می دادند. از کریم باقری و دین محمدی و حلالی گرفته تا استیلی و باهنر ، همه و همه از ارکان اصلی تیم ملی و دو تیم اصلی پایتخت یعنی پرسپولیس و استقلال بودند. اما داستان فوتبال تبریز در دهه نود ، فاصله ای کهکشانی با روزهای خوش دهه هفتاد دارد. روند پسرفت فوتبال در شهر فوتبالی تبریز اخیرا رسانه های بومی و مسئولان و دلسوزان ورزشی را به انتقاد وا داشته و در باب تغییر و تحول در مدیریت فوتبالی شهر نقدهایی را مطرح کرده اند که عملکرد نامطلوب هیات فوتبال بر آن صحه می گذارد. از سویی این روزها مصادف با انتخابات هیات های ورزشی از جمله هیات فوتبال تبریز است و لازم بود رسانه های گروهی از منظر تنویر افکار عمومی و لزوم تغییرات مدیریتی کاری انجام دهند. اما همین اقدامات به مذاق هیات فوتبال و مرد دائم الرئیس آن خوش نیامده و با انتشار بیانیه ای وهن آمیز ، رسانه های بومی و منتقد به وضعیت فعلی را به خط گیری متهم کرده که البته از منظر قضایی به جهت این ادعای واهی قابل پیگیری است که این مهم بر عهده صنوف مربوطه است. این بیانیه با ترتیب یک سلسله کلمات قلمبه سلمبه سعی داشته تا در مقام فرافکنی ، عملکرد ۳۰ ساله ریاست هیات فوتبال را به حاشیه ببرد و از این رو در بخشی از بیانیه از خدمات صادقانه گفته است. این مدل بیانیه دادن ها تناسبی با مدیریت صادقانه ندارد و بهتر است مردم این شهر را از این خدمات صادقانه محروم بفرمایند و اجازه دهند تا مجموعه هیات فوتبال تفکرات و ایده های جدید مدیریتی را نیز تجربه نماید. از پاسخگو بودن مجموعه سخن گفته اند و یکبار در باب وضعیت باشگاه های ورزشی و اوضاع اسفبار فوتبال سخن نگفتند. بارها تراکتور را که به نام سرمایه اجتماعی استان های ترک نشین باید لحاظ کرد، سربریدند و هیات فوتبال به اندازه یک استوری هم جرات واکنش نداشت. بله دروغگویی از اخلاقیات نیست، اما دادن نسبت های ناروا هم چنین حکمی دارد و اینکه رسانه های بومی بر حسب وظیفه در تلاش برای تقویت مدیریت فوتبالی این شهر هستند، اسمش خط گرفتن نیست، احساس مسئولیت رسانه ای است. از کارنامه درخشان گفته اند و معلوم نیست که دوستان با معانی کلمات آشنایی کامل ندارند یا ما را … تصور می کنند! از تعامل با رسانه ها گفته اند و یکبار نشست خبری ترتیب نداده اند، چون عملکردی نبوده که قابل تشریح باشد. این مقال نه در مقام حمایت از کاندیدایی خاص تحریر شده و نه علاقه ای به این کار دارد و صرفا در باب پاسخ به آن چند خطی است که برخلاف اصول حرفه ای و قانونی مطرح شده است. در کوران رقابت های انتخاباتی مجموعه هیات فوتبال حق ندارد از جایگاه حقوقی این نهاد بیانیه صادر نماید و صرفا اگر قرار به تنظیم بیانیه ای بود بایستی بنام جنابشان منتشر می شد و نه هیات فوتبال. باشد که تبریز در فردای انتخابات هیات فوتبال باز شاهد مدیریت های فرسوده گذشته نباشد و پویایی و نواندیشی بر آن حاکم شود. خط ما رسانه ها خط مردم است، کیل و ترازوی سنجش ما عملکرد مدیران است، حال شما بگویید کجای قصه پر غصه این مردم قرار دارید؟
About Author
پست های مرتبط
آیا «آذرپارک» خلع‌ید می‌شود؟
تبریز، شهری که به حال خود رها شده است!
خطر نابودی بازار تبریز!