خدمات متقابل تورکان و اسلام

اختصاصی روزنامه ساقی آذربایجان

خطه آذربایجان از جمله سرزمین هایی است با تاریخ گهربار و پرفراز و نشیب که در تمام تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران عزیز ، همواره نقشی مهم و تعیین کننده داشته است و مردان و زنان بزرگی از این آب و خاک برخاسته اند و در مسیر تعالی علمی و فرهنگی کشورمان ، یادگاران ماندگار بوده اند.
روزنامه ساقی آذربایجان بر حسب وظیفه فرهنگی خود تلاش می کند با تهیه مطالب مختلف و گفتگو با اساتید فرهنگ و هنر ، این جایگاه مهم منطقه و نیز نام و یاد بزرگان تاریخ خود را همواره زنده نگه داشته و به نسلهای آینده به نیکی معرفی نماید.
در این راستا ، مفتخر بودیم در خدمت دکتر عبدالغفار بدیع باشیم و از آراء و اندیشه های این استاد ارجمند بهره مند گردیم .
دکتر عبدالغفار بدیع ، عضو هیات علمی دانشگاه در رشته زبان و ادبیات عرب ، استادیار بازنشسته دانشگاه فرهنگیان، محقق و مولف و اندیشه پرداز در حوزه فلسفه ملّی، حکمت و عرفان ملّی، پژوهشگر مکتب شمس و مولانا و مکتب تبریز، مولانا پژوه، مولف کتاب خدمات متقابل اسلام و تورکان، کتاب بانگ آب، مترجم قرآن به تورکی، شارح مثنوی به تورکی، مترجم مجموعه آثار جبران خلیل جبران و آثار محمد عابدالجابری و نیز فعّال مدنی می باشند.
در ادامه ، صحبتهای اولین نشست مان با آقای دکتر بدیع تقدیم حضور عزیزان ساقی آذربایجان می گردد:
چه کسم من؟ چه کسم من؟ که بسی وسوسه‌مندم
گَه از آن سوی کشندم گَه از این سوی کشندم
نفسی ره‌زن و غول ام، نفسی تند و ملولم
نفسی زین دو برون ام که بر آن بام ِ بلندم

به تعبیری این همان پرسشی بود که مولوی از خود میپرسد و البته جوابش را شمس با شناساندن مکتب تبریز به او داد و سبب مهاجرت وی از قونیه به تبریز شد.
در شرایط کنونی برای یافتن پاسخ دقیق و منطقی به این پرسش حیاتی باید ۵ مولفه را مدنظر ومورد بررسی قرار داد که عبارتند از :
دین: به این معنا که باورهای مذهبی من چیست و به چه چیزی قائلیت دارم؟
زبان: یعنی به چه زبانی صحبت می کنم؟
جغرافیا: به این معنا که من اهل کجا هستم و در کجای این کره خاکی زندگی می کنم؟ (وطن)
تاریخ: و این جغرافیاست که همواره تاریخ را ساخته است. هر جا که شرایط آب و هوایی و زیست محیطی فراهم بوده است، تمدن های بشری نیز همانجا شکل گرفته است.
فرهنگ: آداب و رسوم
و این ۵ مولفه هویت یک انسان را می سازند. این مسئله مصداق قرآنی هم دارد و وقتی پروردگار متعال در قرآن میفرماید که علیکم انفسکم به معنای خودشناسی است و یا وقتی حضرت امیر حدیث معروف «مَنْ عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» . هر كس بدن جسمانى را بشناسد، خدا را مى شناسد! و اشتباه تاریخی ما همواره این بوده که قبل از شناخت خود به بحث شناخت خدا ورود کرده ایم! همانطور که مارکس ادعا می کرد که مفاهیم و مبنای فلسفی هگل را برعکس کرده و مبنای فلسفه اش را از روح به ماده تغییر داده است ما هم بایستی در این رابطه عکس رویه جاری حرکت کنیم و از خود شناسی به خداشناسی برسیم. ابن خلدون معتقد بود که هویت و شخصیت افرادی که در مناطق گرمسیر زندگی می کنند با افرادی که در مناطق سردسیر هستند، متفاوت است.
پس از این مرحله ما آمدیم بررسی کردیم که اگر ترکان شریعت خود را از جهان اسلام گرفته اند، در مقابل چه چیزهایی از دنیای ترکان به جهان اسلام سرازیرشده است؟ پس از بررسی ها و تحقیقات مفصل این موارد در ۵ بخش تقسیم بندی شده است که عبارتند از:
۱ – فلسفه : درواقع فلسفه اسلامی اولین بار از سوی فلاسفه ترک به دنیای اسلام سرازیر شده است (ابونصر فارابی)
۲ – حکمت: قواعد محکم برای تدبیر در امور که در این رابطه به معرفی کتاب قوتادغو بیلیک از یوسف خراسانی پرداختیم که در ۶۶۴۵ بیت در حوزه های مختلف حکمت آموخته است. (بالاساغونلو یوسوف)

۳- متدولوژی علمی: زمانی که اروپا از ابتدایی ترین موارد بهداشتی عاری بود می بینیم که در دنیای ما عطر موضوعیت دارد و زمانی که کلیساهای آنان مجهز به۲۰۰ نوع آلت قتاله و شکنجه بود، مساجد ما تبدیل به اماکن علمی و معرفتی تبدیل می شود. در این بین علمایی داریم نظیر ابوریحان بیرونی که مبدع متدولوژی علمی بودند و تجربه را اولین بار وی به صاحت علم آورد. اما متاسفانه امروز پوزیتیویست ها(تجربه گرایان) به این مسئله مباهات می کنند در صورتی که این امر ابتدا در تفکرات ابوریحان بیرونی تجلی یافت و بسیاری از آرا ارسطو را وی اولین بار رد کرد. در کنار وی شخصیت هایی نظیر خوارزمی در حوزه جبر و یا درحوزه تفسیر قرآن اولین بار کتاب تفسیر الکشّاف زمخشری چنین مفهومی را وارد دنیای اسلام کرد.
۴ – عرفان: از جمله مکتب یادا که امروز کلمه یادداشت از این مفهوم گرفته شده است. یا مکتب شامان ها که هنوز هم در بخشی از قزاقستان هم وجود دارند و بسیار طبیعت دوست بودند. و باز مکتب تبریز که بعنوان رشک چین در دیوان شمس یاد شده است.
۵ -هژمونی یا فنون حکم داری: این مطلب غیر قابل انکار است که سلسله های ترک صدها سال حکومت داری کرده اند. سلجوقیان، ایلخانیان، قاجار، صفوی که شاهان شان شخصیتی مکتبی و هویتی داشتند.
حال ما در عمومیت این پروژه ها راپیش می بریم و لذا این عقبه شکوهمند نباید اجازه دهد که چون پر کاهی به هر سمت برویم. لذا در تلاشیم تا بر اساس اندیشه های فارابی یک فلسفه ملی تقدیم کنیم، ما از یک عرفان ملی صحبت می کنیم که بن مایه فکری اش شمس و مولاناست. در دیگر حوزه ها نظیر عرفان و متدولوژی علمی و مشی حکومت داری هم چنین رویه ای در پیش داریم تا بتوانیم به یک انسجام فکری در این رابطه برسیم.

 

About Author