دکتر محمدامین ریاحی ادیب ، تاریخ نگار و شخصیت فرهنگی معاصر

ادامه از صفحه ۱…
در این دوره طرح‌های احداث سیصد کتابخانه عمومی وسیع و مجهز را در تمام مناطق کشور آغاز کرد، و برای تأمین کتابداران آموزش‌دیده برای کتابخانه‌های عمومی برنامه‌ریزی کرد. از دیگر اقدام‌های ماندگار مدیریت او در آن دوره، تهیه و اجرای طرح حمایت از مؤلفان و ناشران توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بوده‌است که در چارچوب آن کتاب‌های جدید ناشران برای کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور خریداری می‌شود.
محمدامین ریاحی در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ در ۸۵ سالگی در تهران درگذشت.
پژوهش‌های ادبی و تاریخی
از مشهورترین تألیفات محمدامین ریاحی می‌توان به «سرچشمه‌های فردوسی‌شناسی»، «گلگشت در شعر و اندیشه حافظ»، «تاریخ خوی» و «زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی» اشاره کرد که از نظر اصالت و دقت نظرهای ابرازشده مورد توجه ادب‌شناسان قرار داشته‌است. آثار محمدامین ریاحی در حوزه شناسایی و تصحیح متون کهن فارسی، و کوشش‌های او در این زمینه همچون مرصادالعباد، نزهةالمجالس، شش فصل علاوه بر آن‌که راهگشای پژوهندگان متون فارسی از نظر روش تحقیق و تصحیح بوده، با توجه به یافته‌های تحقیقی ارائه‌شده در مقدمه‌ها و تعلیقات همواره مورد استفاده و استناد پژوهشگران در حوزه‌های ادب و تاریخ و فرهنگ ایران قرار داشته‌است.
فصل مهمی از فعالیت‌های علمی و پژوهشی محمدامین ریاحی مربوط به شاهنامه و فردوسی بوده‌است. بنیاد شاهنامه فردوسی بنابر طرح پیشنهادی وی به وزارت فرهنگ و هنر تأسیس شد و او علاوه بر تهیه اساسنامه بنیاد شاهنامه، از ابتدای تشکیل بنیاد در سال ۱۳۵۰ عضویت هیئت امنای آن را داشت. در سال ۱۳۵۴ جانشین مجتبی مینوی در سمت ریاست علمی بنیاد شد. از آن هنگام تا زمان توقف فعالیت در پایان سال ۱۳۵۷ فعالیت‌های بنیاد شاهنامه در زمینه گردآوری نسخه‌های خطی شاهنامه و ویرایش و انتشار بخش‌هایی از متن شاهنامه شتاب بیشتری یافت. در آبان ۱۳۵۶ به دعوت او نخستین مجمع علمی بحث درباره شاهنامه با حضور تعدادی از محققان برجسته در بندرعباس تشکیل شد که برگزیده‌ای از گفتارهای این مجمع تحت عنوان «شاهنامه‌شناسی» سال بعد منتشر شد. محمدامین ریاحی در سال ۱۳۶۹ موجبات تجدید چاپ شاهنامه ژول مول را که هنوز از ویرایش‌های معتبر شاهنامه به‌شمار می‌آمد فراهم آورد و مقدمه‌ای جامع بر آن نوشت.
در مقاله «سال‌شماری زندگی فردوسی و سیر تدوین و تکمیل شاهنامه» که در سال ۱۳۷۱ انتشار یافت برپایه اشاره‌های موجود در متن‌های کهن به زندگی فردوسی و نیز با تکیه بر بیت‌هایی از شاهنامه سال‌شماری دقیقی از رویدادهای زندگی فردوسی تا آنجا که منابع امکان می‌داد فراهم آورد.
چندی بعد در ۱۳۷۲ یکی از مهمترین آثار پژوهشی او «سرچشمه‌های فردوسی‌شناسی، مجموعه نوشته‌های کهن درباره فردوسی، شاهنامه و نقد آنها» منتشر شد. در این اثر مرجع، وی با بررسی منابع قدیم فارسی آنچه را با زندگی فردوسی پیوند دارد، همراه با بررسی انتقادی و به ترتیب تاریخی، آورده‌است. مقدمه جامع این کتاب که خود رساله‌ای در فردوسی‌شناسی است، پرتوهای تازه‌ای بر زندگی فردوسی می‌افکند و دربردارنده آگاهی‌های بسیاری درباره آفریننده شاهنامه‌است. اما مشهورترین کوشش ریاحی در راه شناخت شاهنامه و فردوسی، تألیف کتاب «فردوسی: زندگی، اندیشه و شعر او» است که اولین بار در ۱۳۷۵ انتشار یافته و به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران بهترین اثر عمومی در معرفی فردوسی و شاهنامه‌است.
کتاب «گلگشت در شعر و اندیشه حافظ» مجموعه‌ای از چند مقاله ریاحی درباره شعر حافظ است که می‌توان یکی از مهمترین آن‌ها را مقاله «این رباعی‌ها از حافظ نیست»، دانست و مقاله بسیار جذابی نیز درباره مصراع «دو یار زیرک و از باده کهن دو منی» دارد. ریاحی در این کتاب به بسیاری از مشکلات ریز لغوی اشعار حافظ پرداخته ‌و توضیحاتی که درباره اشعار حافظ داده با اتکا و استناد به نمونه‌های دقیقی از متون معاصر حافظ، پیش از حافظ و برخی متون جنبی مانند مفتاح‌المعاملات و جهان‌نامه است. مقاله «باد جوی مولیان» یکی دیگر از مقالات جذاب این مجموعه است و در آن با استفاده از تضمین حافظ از مصراعی از رودکی، توضیح داده‌شده است که چرا ضبط «باد جوی مولیان» بر ضبط مشهور «بوی جوی مولیان» ارجحیت دارد.
از سال ۱۳۱۸ که اولین مقاله به قلم محمدامینِ ریاحی در مجله ارمغان به چاپ رسید، طی بیش از شصت سال مقاله‌های پژوهشی او در نشریه‌های تحقیقی، و نیز در یادنامه‌های بزرگان ادب و فرهنگ ایران منتشر شد. گزیده‌ای از این مقاله‌ها با عنوان چهل گفتار در ادب و تاریخ و فرهنگ ایران در سال ۱۳۷۹ به چاپ رسید. از فعالیت‌های مطبوعاتی او سردبیری هفته‌نامه مهرگان (ارگان جامعه لیسانسیه‌های دانشسرای عالی)، مدیریت هفته‌نامه کیهان فرهنگی (برای معلمان)، ماهنامه آموزش و پرورش (نشریه وزارت فرهنگ)، و فصلنامه سیمرغ (نشریه بنیاد شاهنامه) را می‌توان نام برد.
در سال ۱۳۳۷ محمدامینِ ریاحی ضمن مقاله‌ای که در مجله یغما انتشار داد، مدفن فراموش‌شده شمس تبریزی را در شهر خوی بازشناسی کرد و طی تحقیقات بعدی با ارائه شواهد تاریخی قطعی، واقع بودن مدفن شمس تبریزی را در این محل به اثبات رساند. از آن پس مزار شمس تبریزی در خوی توسط غالب محققان شناخته شد، و بازسازی محوطه تاریخی مزار شمس تبریزی از دهه ۱۳۷۰ در دستور کار مسئولان قرار گرفت.
رویکرد به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی
از رهگذر بررسی آثار ریاحی می‌توان چند مؤلفه برجسته را در اندیشه او دریافت کرد؛ محوریت فرهنگ ایرانی و زبان فارسی؛ به گونه‌ای که با وجود ارتباط قسمتی از پژوهش‌های ریاحی با حوزه عثمانی، دغدغه عمده او در این پژوهش‌ها، زبان فارسی و گستره نفوذ فرهنگ ایران است. ریاحی با این که تعلق خاطر مشخصی به متون کهن فارسی دارد، یکی از نمایندگان پیشرو نگرشی است که به درک معتدلی از ضرورت بازاندیشی در زبان فارسی باور داشت. ریاحی توانست نسبت متعادلی میان اهمیت و اصالت زبان متون کهن و ضرورت بازاندیشی در زبان فارسی برای پاسخ به مقتضیات زمانه برقرار کند.
بررسی کارنامه علمی ریاحی نشان می‌دهد مؤلفه برجسته پژوهش‌های وی، فرهنگ ایرانی و زبان فارسی است . البته وجه صرفاً ادبی بر پژوهش‌های او مسلط نیست و در پژوهش‌هایی که سویه ادبی دارند ریاحی یا به مقتضای بحث به سراغ تاریخ رفته یا به پژوهش‌گران قابلیت برخی متون کهن و یا اشعار را برای پژوهش در تاریخ اجتماعی ایران متذکر شده است.
در آثار ریاحی می توان این مشخصه‌ها را دریافت: نخست، تأکید بر زبان فارسی و بررسی آن در گستره جغرافیایی فراتر از ایران همچون آناتولی؛ دوم، استمرار فرهنگ ایرانی در قالب‌های مختلف و تلاش برای نشان دادن این استمرار؛ سوم، تأکید بر عوامل بیرونی در تاریخ میانه ایران، به‌ویژه هجوم‌های مکرر ترک‌ها و مغولان و تأثیر و پیامد آن بر تاریخ، فرهنگ و زبان ایران؛ چهارم، تلاش برای نشان دادن آذربایجان به عنوان قسمتی از بدنه کهن و تاریخی ایران؛ پنجم، تأکید بر ضرورت احیای متون کهن و توجه به دستاوردهای زبان فارسی و در عین حال تأکید بر ساده‌نویسی، ضرورت بازاندیشی در زبان فارسی با تکیه بر متون کهن و اقدامات جدیدی چون غنی کردن آن از راه‌هایی چون فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
کتاب‌شناسی آثار
دیوان رشید یاسمی (گردآوری)، ۱۳۲۶
جهان‌نامه، تألیف محمد بن نجیب بکران (تصحیح)، ۱۳۴۲
مفتاح‌المعاملات، تألیف محمد بن ایوب طبری (تصحیح)، ۱۳۴۹
مرصادالعباد، تألیف نجم‌الدین رازی (تصحیح)، ۱۳۵۲ (برنده جایزه کتاب سال)، چاپ پانزدهم ۱۳۹۱
گزیدهٔ مرصادالعباد (تصحیح)، ۱۳۶۱، چاپ بیستم ۱۳۸۹
رتبةالحیات، تألیف خواجه یوسف همدانی (تصحیح)، ۱۳۶۲
رسالةالطیور، تألیف نجم‌الدین رازی (تصحیح)، ۱۳۶۲
عالم‌آرای نادری، تألیف محمدکاظم مروی (تصحیح)، ۱۳۶۲
نزهةالمجالس، تألیف جمال خلیل شروانی (تصحیح)، ۱۳۶۶
کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او (تألیف)، ۱۳۶۷
گلگشت در شعر و اندیشه حافظ (تألیف)، ۱۳۶۷
سفارتنامه‌های ایران، تاریخ روابط پانصدساله ایران و عثمانی (تألیف)، ۱۳۶۸
زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی (تألیف)، ۱۳۶۹، چاپ دوم ۱۳۹۱
معرفةالاسطرلاب معروف به شش فصل، به‌ضمیمهٔ عمل‌والالقاب، تألیف محمد بن ایوب طبری (تصحیح)، ۱۳۷۱
تاریخ خوی، سرگذشت سه‌هزارساله منطقه شمال‌غرب ایران (تألیف)، ۱۳۷۲ (برنده جایزه کتاب سال)
سرچشمه‌های فردوسی‌شناسی، مجموعه نوشته‌های کهن دربارهٔ فردوسی و شاهنامه و نقد آنها (تألیف)، ۱۳۷۲، چاپ سوم ۱۳۸۹
بگشای راز عشق، گزیده کشف‌الاسرار میبدی (تصحیح)، ۱۳۷۳
فردوسی: زندگی، اندیشه و شعر او (تألیف)، ۱۳۷۵
پایداری حماسی (مجموعه مقالات ادبی و تاریخی)، ۱۳۷۹
چهل گفتار در ادب و تاریخ و فرهنگ ایران (مجموعه مقالات)، ۱۳۷۹

About Author