راه نجات!

ساقی آذربایجان/ به قلم: رسول حسینی بقانام

در کشورهای پیشرفته جهان وجود علوم مختلف و پول، رهگشای انجام پروژه های کلان عمرانی- کشاورزی- صنعتی و غیره می‌باشد، تهیة طرح های علمی مطالعه و تایید شده و عزم و اراده مسئولین دولت از علل عمدة اجرای پروژه های معظم و ماندگار در جهان می‌باشد.
احداث نهر قزافی در لیبی بطول ۲۰۰۰ کیلومتر به جز اراده و اندیشه های خدمت به مملکت و وجود سایر آیتم ها مقدور نبود، همچنانه در ایران انتقال میلیاردها مترمکعب آب به مناطق کویری یزد- کرمان- اصفهان- سمنان به منظور تغییر وضعیت اکولوژیکی منطقه از کویری غیرمسکونی به سرسبزی مسکونی و احداث واحدهای عظیم صنعتی مقدور نبود به جزء خواست و اراده مسئولین به عمران و آبادی منطقة کویری.
علل خشکی دریاچه ارومیه برای همة علاقمندان به این آب و خاک واضح و مبرهن است. از سوی دیگر با اشک تمساح ریختن و گریه و زاری دریاچه اورمیه احیاء نمی شود و نخواهد شد، ایجاد افکار ناامیدکننده از پی آمدهای خشکی دریاچه و تلقین و القاء اثرات خشکی دریاچه اورمیه به مردم از بابت تبدیل آذربایجان به شوره زار و غیرمسکونی، که بطور پنهانی از طرف طیفی خاص مطرح و توسط بعضی ازمردم سطحی نگر نیز در بین مردم اشاعه می‌گردد از برنامه های دوستداران ایران و آذربایجان نیست. طرح انواع پروژه‌های غیرعملی مثل انتقال آب از دریای سیاه و دریاچه وان و طرح مضحک انتقال آب با تانکرهای قطار از خلیج فارس به دریاچه ارومیه به جزء وقت کشی فرصت باقیمانده برای احیای دریاچه نفعی ندارد.
این دریاچه را مردم همین منطقه اعم از دولتی و نمایندگان و کشاورزان ، ناآگاهانه به این روز و حال درآورده اند و خودشان هم اگر یک جو غیرتی برای حفظ امانت اجدادی خود داشته باشند باید به وضع طبیعی خود برگردانند. فلذا دولت باید به جای وقت تلف کردن با طرح پروژه‌های گوناگون به فکر تامین اعتبار برای حذف مشاغل باغداران و کشاورزان حوزة دریاچه جهت جلوگیری از غارت آبهای زیرزمینی و سطحی منطقه و ایجاد شغل برای همان باغداران و کشاورزان بوده و تصمیم جدی اتخاذ نماید. در کشور عربستان سعودی بمنظور ایجاد کشاورزی مدرن دولت وامهای بلاعوض در اختیار کشاورزان قرارداد و عربستان کویری را از بابت تولید محصولات استراتژیک کشاورزی بی نیاز نمود. از ۱۲ سال قبل سازمانهای آب منطقه ای و کشاورزی دم از بستن چاههای غیرمجاز حوزة دریاچه ارومیه و تغییر باغداری و کشاورزی و نحوه آبیاری سنتی را در راس امور خود قرار داده اند ولی در این مدت نه تنها نوع باغداری و کشاورزی پرآب بر تغییر نیافته و چاه های عمیق غیرمجاز پر نشده بلکه به مساحت باغات هلو و سیب و شلیل و مزارع گوجه فرنگی وچغندر اضافه شده است در دهاتی که به جز درخت بادام و گردو و زردآلو و سنجد هیچ درخت دیگری دیده نمی شد امروزه تمام اراضی آن به برکت بی توجهی و سهل انگاری مسئولین کشاورزی و آبیاری به باغات هلو و شلیل تبدیل شده است. بجای لایروبی و حفظ قناتهای منطقه عمق چاههای آب ۶۰ متری در سالهای دهه ۶۰ به ۳۰۰ متری رسیده است نتیجه اینکه با سوءمدیریت ادارات ذیربط در عدم جلوگیری از حفر چاه های آب و غارت آبهای زیرزمینی و جاری حوزة دریاچه و پایاب سدها از طرفی و مکش آبهای زیرزمینی دریاچه از طرف دیگر موجب خشکی دریاچه گردیده است و اکنون هر چه قدر هم از سایر حوزه ها به دریاچه آب تزریق گردد توسط چاه های عمیق مکیده خواهد شد. برای جلوگیری از غارت آبهای تحت الارضی و سطحی و تغییر الگوی آبیاری حذف باغداری و کشاورزی پرآب بر ضروریست و برای نیل به این هدف :
۱- کمک مالی دولت به باغداران و کشاورزان باید در اولویت برنامه احیا دریاچه ارومیه قرار گیرد.
۲- مرکز باروری ابر در تبریز ایجاد شود.
۳- آبراه های متعدد در طول جاده میانگذرکه بهترین زمان ممکن حالا می‌باشد ایجاد گردد.
اگر در انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی دوره های قبل کاندیداها قول اخذ مجوز حفاری چاه و احداث سد به روستائیان می دادند، در صورت احساس اندک وظیفه ای در قبال مردم آذربایجان برای احیای دریاچه ارومیه می‌بایست قول پرداخت وام بلاعوض در قبال حذف درختان پرآب و حذف کشارزی چغندر و غیره و غرس درختان کم آب بر حداقل برای ۵ سال متمادی را بدهند.
دولت مرکزی و مقامات تصمیم گیر باید بدانند که تنها راه حل احیای دریاچه اختصاص اعتبارات لازم به تغییر نوع باغداری و کشاورزی در حوزة دریاچه از نوع پرآب بر به کم آب بر اقلیم نیمه خشک منطقه و تخریب سدهای کشاورزی متروک و بلااثر در امر تولید محصولات استراتژیک می‌باشد تصویب بودجة کلان و تأمین اعتبار برای تغییر نوع شغل روستائیان حوزة دریاچه از طریق پرداخت وام بلاعوض از هر محلی که ممکن است باید عملی شود.
البته نمایندگان استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و اردبیل و زنجان که مردمشان در معرض خطر می‌باشند اگر احساس نمایندگی به منطقه خود داشته باشند باید تصویب و تامین و تخصیص اعتبار لازم به این امر را که مرگ و میر یک منطقه مطرح می‌باشد در این چند ماه مانده از دوران نمایندگی شان از مجلس بگذارنند و یا برای همیشه با قبول ناکارائی و … خود از نمایندگی مردم منطقة شمالغرب استعفا کنند. اگر مرگ دریاچه ارومیه آغازی برای مشکلات آذربایجان و شمالغرب کشور باشد سرآغازی دیگر برای معضلات مهمتری به دولت مرکزی خواهد بود./

About Author