رسانه ها می گویند، باران می آید!

ساقی آذربایجان:

در روزهای گذشته اینفوگرافی را در فضای مجازی در باب تعداد رسانه های استان دیدیم که جالب توجه و از جنبه های مختلف قابل بررسی و تامل بسیار بود.
مرور اجمالی این آمار در پرداختن بهتر به وضعیت موجود و فضای رسانه ای استان می تواند راهگشا باشد. شاید به نظر عجیب بیاید ولی استان آذربایجانشرقی در مجموع ۵۶۹ رسانه چاپی و الکترونیکی دارد که به لحاظ کمی رتبه دوم کشوری را بعد از پایتخت داریم. وجود ۱۵ روزنامه، ۷۲ هفته نامه و ۲۴۹ پایگاه خبری نشان از وفور نعمت در این حوزه است.
در وادی اتحادیه های صنفی قانونی به نام حریم کاری وجود دارد و از این رو فردی که مثلا در حرفه بقالی مشغول به کار است، برای اخذ مجوز باید فاصله و حریم معینی را نسبت به بقالی دیگر داشته باشد وگرنه اتحادیه فوق پروانه کسبی برای او صادر نمی کند. اگر جمعیت استان آذربایجانشرقی را حدود ۴ میلیون نفر حساب کنید در این صورت برای هر ۷ هزار نفر شهروند استان که شامل کودکان و خردسالان هم می شود، یک رسانه وجود دارد. یعنی اگر در یک محله یا کوی از یک صنف چندین مورد باشد، بی شک تاثیر مستقیم در میزان مشتری و نهایتا درآمد خواهد داشت. آمار رسانه ها در کشور و استان ما شبیه آمار تعداد احزاب است که به وفور و فاقد کیفیت و کارآیی لازم است. اگر از محتوای منتشر شده از سوی همه رسانه های استان حوادث روز و گفته های مسئولان را کسر کنید، باقیمانده تقریبا صفر خواهد بود. در حوزه تحلیل شرایط موجود و آن چیزی که به نام واقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با آن روبرو هستیم، روحیه و فرهنگ محافظه کاری، مصلحت اندیشی و وابستگی مالی باعث شده تا بعضا واقعیت ها وارونه جلوه شود و اصل صداقت در انتشار مطالب زیر سوال برود.
در بحبوحه جنبش جلیقه زردها در فرانسه، نوشته پشت یکی از همین جلیقه زردها نظرم را به خود جلب کرد، دولت در حال ادرار کردن به روی ماست، رسانه ها می گویند، باران می آید! که بعضا با تغییراتی چند نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی استان ما می تواند قابل تعمیم به اوضاع ما باشد. نقدها بعضا بر اساس منافع شخصی صورت می گیرد و آلوده به غرض ها ومرض هاست. آگهی های دولتی و نبود فضای رقابت ، رسانه های استان را به موجودات بی آزاری تبدیل کرده که بعضا شهروندخبرنگارها عملکرد بهتری از آنان دارند. در صورتی که رسانه به عنوان رابط بین حاکمیت و مردم نه در جایگاه کاتالیزور که باید حرف های پایین دستی را عینا به بالادستی ها منتقل کند و نقش فیلتر را ایفا نکنند. اگر با خود روراست باشیم، باید پرسید خروجی این ۵۶۹ رسانه چیست و چطور توانسته چالش ها در حوزه های مختلف را حل کند؟ رسانه از معدود بخش هایی است که متولی بخصوصی ندارد و هر شهروندی در هر جایگاهی به خود اجازه می دهد تا در این وادی کسب شهرت و ثروت نماید وخودی نشان دهد. خانه مطبوعات، انجمن صنفی روزنامه نگاران و حتی بسیج رسانه در این رابطه کار خاصی انجام نداده اند و تقریبا ول معطل اند. چنانچه در این رابطه تدبیری اندیشیده شود و رتبه بندی های دقیق تری صورت گیرد و ایضا این رتبه بندی شامل اهالی رسانه و فعالان این حوزه نیز گردد، می توان شاهد اتفاقات بهتری بود که قطعا در تحقق امر توسعه مثمر ثمر خواهد بود.

About Author