شبکه سهند و ریزش قابل تامل مخاطبان !

گزارش: وحید خدادادی

یکی از عمده مشکلاتی که بعد از حوادث تلخ پاییز ۱۴۰۱ بروز و ظهور بیشتری داشت، انتقال مرجعیت رسانه ای از داخل به خارج بود. روایت اول در دست رسانه های خارجی و عمدتا فارسی زبانی بود که در ادبیات رسانه ای داخل از آن ها به عنوان رسانه های معاند یاد می شود. در این بین پیکان انتقادات عمدتا به سمت صداوسیمایی بود که قرار بود سیاست گذاری هایش بر محور رسانه ملی بودن باشد از آن جهت که عمده محل منابع مالی اش بودجه عمومی کشور و یا به اصطلاح بیت المال مسلمین است. صداوسیما در طول همه این سال ها به جهت روایت های جناحی ، رفتارهای نادرست با چهره های محبوب و ضعف در برنامه سازی و عدم تولید فیلم های فاخر اگر با بیان صریح و بی تعارف بگوییم، با بحران مخاطب روبروست. شرایط سختی که روز به روز تشدید می شود و به نظر می رسد محلی از اعراب هم نیست. اخیرا در نشست خبری که در واپسین روزهای سال قبل به همت صداوسیمای مرکز آذربایجانشرقی تدارک دیده شده بود، این ایرادات را مطرح کردیم که البته بعید است ترتیب اثری به آن داده شود. مصاحبه اخیر جبلی داغ دلمان را تازه کرد، هر چند رئیس سازمان صداوسیما در این گفتگو اعترافی دیرهنگام نسبت به مرجعیت رسانه ای و ریزش قابل تامل مخاطبان این رسانه داشت اما برنامه های صداوسیما در روزهای اخیر نشان داد که این دغدغه دلسوزان نظام و کشور جزو اولویت ها نیست و بعضا مخالفان فکری جدی دارد. نقیصه یاد شده در شبکه های استانی هم به عینه قابل مشاهده است و اگر از برنامه های شبکه سهند بخش خبری ساعت ۲۳ را کم کنید، مخاطبان آن بخصوص در مناطق شهری بعید است رقم قابل ملاحظه ای باشد. سال ۱۴۰۲ به جهت تقارن زمانی با ماه مبارک رمضان وظیفه این رسانه را در تولید و پخش برنامه های پربار دو چندان کرده بود. از طرفی همین تقارن و کاهش مسافرت های نوروزی ایجاب می کرد تا با تولید برنامه های جذاب و سریال های پرمخاطب از همین اول سال دست بالا را داشته باشیم و ورودی قدرتمندانه به این عرصه داشته باشیم که متاسفانه این تلقی ما در حد آرزو ماند. تا همین دهه پیش یکی از عمده تفریحات و سرگرمی های ما در ایام تعطیلات عید و ماه رمضان سریال های تلویزیونی بود که امروزه از آن به حسرت یاد می کنیم. خبری از بازیگران توانمند در قاب جعبه جادویی نیست و مجریان محبوب و توانمند هم همگی از دایره انتخاب آقایان دور مانده اند. نود، خندوانه، دورهمی و … همه و همه از برنامه هایی بودند که دایره مخاطبانشان نسل جوان بودند، نسلی که فهم و درک شان از دنیای جدید با آنچه ما می اندیشیم و تدبر می کنیم، فرسنگ ها فاصله دارد.
بینی و بین الله در همین شبکه سهند در طول همه این سال ها برنامه ای بوده که مخاطب ترک زبان را از شبکه های ماهواره ای بی نیاز کند؟ بجز پخش زنده مسابقات فوتبال انصافا چه در چنته دارید؟ یک سلسله برنامه های روتین با مجریان تکراری و عنوان برنامه های تکراری(سحرلر، آخشاملار، گجلر) و دیگر هیچ! خود مدیران سازمان و شبکه های استانی روزانه چند ساعت برای دیدن برنامه های تولیدی خودشان وقت می گذارند؟ سری به مردم بزنید، میزان رضایتمندی آن ها از برنامه های تلویزیونی حیرت آور است! انصافا چه تعداد از شهروندان تبریز برنامه های شبکه سهند را می بینند؟ طبقه بندی سنی مخاطبانتان را دیده اید؟ چه تعداد از شهروندان در بازه سنی ۱۰ تا ۳۰ سال برنامه های تلویزیون را می بینند؟ جالب آن است که برنامه های تولیدی حتی نتوانسته است نیازهای طیف مذهبی جامعه را هم پاسخ دهد و در دنیایی که هر ثانیه از آن یک شبهه و سوال در رابطه با مسائل دینی مطرح می شود، کدام برنامه مذهبی و چه تعداد کارشناس دینی قابل و با سوادی را به برنامه هایتان دعوت کرده اید؟ بیخ گوشمان هزارویک اتفاق ناخوشایند در حوزه قفقاز می افتد و یک کارشناس سیاسی ندارید که موضوع را برای افکار عمومی تبیین نماید. در مقابل رسانه های منطقه شبانه روزی در حال القای منویات خود به مخاطب داخلی هستند و شما خواب تشریف دارید، آقایان محترم!

About Author