قیز نئجه قیز!

به قلم: وحید خدادادی
روز زن امسال، به جهت اتفاقاتی که بر پایه شعار زن ، زندگی وآزادی در این ۴ ماه در کشورمان رخ داده از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. در اتفاق تلخی که برای بانو مهسا امینی رخ داد و کژرفتاری وخود اسلام پنداری برخی ها که خود را کاتولیک تر از پاپ و مقدس تر از مقدس اردبیلی می پندارند، در حق زن و جایگاه زن و دینی که بحق ، زیباترین تصنیف ها در حق زن سروده، اجحاف شد. در جامعه ای که ارزش انسان به جنسیت مردانه اش بود، در روزگار عرب جاهلی و بعد از فوت قاسم و ابراهیم فرزندان پیامبر خاتم(ص) ، با واژه هایی نظیر ابتر و دم بریده در مقام استهزای پیامبر برآمدند و همین کافی بود تا رب الارباب معادلات آنان را بر هم زند و برخلاف ارزش های بیهوده آن دوره به رسولش کوثر عطا کند. واژه کوثر به معنی خیر کثیر ادامه دار معنی شده است. به او ابتر لقب دادند تا خداوند نشان دهد که ادامه نسل او از کوثر خواهد بود، البته که چه نسل با برکتی و باز نشان داد که جنسیت ربطی به مقام والای انسان ندارد و باز اینکه فاطمه دختر است اما:

قیز نجه قیز، گولسه محمد گولر
عزت عالم اونی عزت بولر

پروردگار در سوره ضحی با آیه وَلَسَوفَ يُعطِيكَ رَبُّكَ فَتَرضَى! به پیامبرش قول هدیه ای بزرگ و عطایی عظیم داد و از آن جایی که در ذات اقدس او بدعهدی راه ندارد با إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ وفای به عهد کرد و چه ترکیب زیبایی در جایی که هدیه دهنده خداست، هدیه گیرنده پیامبر و هدیه فاطمه!
و دینی که فاطمه درآن خیر کثیر است، لقبی که در اسلام به هیچ مردی داده نشده است و تکریم جایگاه زن به همین یک فقره منتهی نمی شود و بر ما پوشیده نیست که هیچ انسانی را حق دفن در حریم کعبه نیست، جز یک زن، جز هاجر که به چنین مقامی رسیده است. از سویی محور آیه تطهیر شخص فاطمه زهرا (س) است کما اینکه در حدیث معتبر کساء نیز خداوند پنج تن آل عبا را با محوریت زهرا (س) و چنین توصیف می کند: هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها! و باز طبق آیه صریح قرآن، خداوند درآفرینش انسان بر اساس زن و مرد هیچ برتری را بر دیگری متصور نبوده و بی تردید آنکه با تقواتر است، مقرب تر است. (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقیکُمْ) مگر نه این است که در کلام مجید بارها به نقش حیاتی زن در بزنگاه های تاریخی و سیاسی اشاره شده و مریم، آسیه، هاجر و … همه و همه با القاب و عناوینی توصیف شده اند که در مورد خود پیامبران هم کمتر مصداق دارد. فلذا نه خدا، ویژه مردان است و نه معرفت، گوهری است که دست زن را نامحرم دانسته و از عرضه شدن به اینان طفره می‌رود و بی شک ترقیات معنوی تابع عواملی نظیر معرفت، محبت، اطاعت، قرب است و جنسیت را درآن راه نیست. از دریچۀ وحی و خرد اسلامی ـ قرآنی، تفاوتی بین جنسیت زن و مرد نیست، مگر آن مقداری که لازمۀ نظم و نظام به هم پیوسته آفرینش است. نقطه تمایز اندیشه های غربی که به اسم آزادی عرضه می شود در نوع تتبعات آن ها نسبت به زن است و آزادی زن وحتی مرد در اسلام تابع یک سلسله محدودیت هایی است که باز در جهت شان و جلالت زن است و نقطه اختلاف همین محدودیت هایی است که در جامعه ما و در دین ما نسبت به روابط زن و مرد وجود دارد که در فرهنگ غربی چنین قواعدی به اسم آزادی تحریف شده، وجود ندارد. اما متاسفانه ساختار دینی حاکم بر جامعه در طول همه این سال ها به جای تبیین موضوع به فکر سیاسی کاری بوده و در تربیت و تفهیم نسل های جدید قاف های تاریخی داده و امروز با نسلی مواجه است که چنین دغدغه هایی را به جهت دو عامل عملکرد اخلاقی مسئولان و عدم تبیین و تفسیر درست اسلام بر نمی تابد و نهایتا نسل z نام گرفته است.

About Author